ریچارد هاس: امریکا نمیتوانست جلوی جنگ را بگیرد، این تصمیم پوتین بود
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۲۱۸۲۰
آفتابنیوز :
ریچارد هاس در این گفتوگو درباره اینکه آیا نقش بینالمللی ایالات متحده افول کرده و از این پس نقش کمرنگتری در نظم جدید جهان خواهد داشت و اینکه آیا فصل مشارکت آمریکا در جهان پایان یافته و فصل جدیدی آغاز شده است، گفت: بله، دو مساله مهم وجود دارد که این شرایط را به وجود میآورد. یکی از آنها پدیدار شدن مجدد تنشها میان قدرتهای بزرگ متخاصم است که بسیاری فکر میکردند با پایان جنگ سرد تمام شده اما اکنون آمریکا خودش را در وضعیتی میبیند که با دو قدرت متخاصم یعنی روسیه و چین و دو قدرت متوسط یعنی ایران و کره شمالی سر و کار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی درباره اهمیت مشارکت آمریکا در مسائل جهانی گفت: شاید مردم فکر کنند که جنگ اوکراین به صورت یکجانبه بر زندگی روزانه آمریکاییها تاثیر ندارد و یا اینکه اکنون دیگر مثل حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر نیست و جنگها از داخل آمریکا به کشورهای دیگری چون افغانستان و عراق کشیده شده و در آنجا ادامه یافته است اما مردم باید این حقیقت را متوجه باشند اینکه جهان چطور بر ما تاثیر میگذارد و ما چگونه بر جهان تاثیر میگذاریم یک مسیر دوطرفه است. مردم باید متوجه باشند که امنیت ملی یک سکه دو طرف است با مسائلی که در داخل رخ میدهد و مسائلی که در سطح بینالمللی رخ میدهد. اکنون چالش رهبری دشوارتر شده است.
هاس در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا و نگرانی نسبت به انزواگرایی فلجکننده در سیاستهای این کشور گفت: من شاهد این سیاستها در هر دو حزب هستم. در حال حاضر در هیچ یک از دو حزب دموکرات و جمهوری خواه شاهد حضور نمایندگانی که فلسفه حفط برتری آمریکا در جهان را داشته باشند، نیستیم و این احتمال وجود دارد که ما در سال ۲۰۲۴ میلادی افرادی را داشته باشیم که بیشتر نماینده بخش میانهروی این طیف هستند. اما گمان نمیکنم به این زودیها نئو-انزواگرایان بر سیاستهای آمریکا سلطه پیدا کنند.
وی درباره جنگ اوکراین و اینکه اکنون اوکراین چه معنی برای آمریکا و قدرتهای غربی دارد و آیا اوکراین در حال حاضر یک چالش تعریف میشود یا میتوانیم از کنار آن عبور کنیم، گفت: دولت آمریکا به هیچ وجه از کنار این ماجرا نمیگذرد و در هر دو حزب اکثریت قاطعی وجود دارد که از مقاومت و ایستادگی در برابر حمله روسیه به اوکراین حمایت میکنند. ممکن است با توجه به شرایط، مقیاس کمکهای آمریکا به اوکراین یا بخش هایی از پیشنهاد صلحی تغییر کند اما آمریکاییهایی که بر این جنگ تمرکز کردهاند کاملا از خط مشی که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در این رابطه پیش گرفته حمایت میکنند. اکنون قرار نیست اتفاقی که در رابطه با افغانستان افتاد در رابطه با اوکراین نیز رخ دهد البته من از کاری که در افغانستان انجام دادیم حمایت نمیکنم. بسیاری خواستار ادامه حضور آمریکا در افغانستان بودند اما در هر حال رئیس جمهور تصمیم به خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان گرفت. در هرصورت نباید اتفاقات و تصمیمات اتخاذ شده در رابطه با افغانستان را به عنوان مدل و الگوی کل سیاست خارجه آمریکا درنظر گرفت. بایدن و اطرافیانش قویا باور داشتند که افغانستان جایی نیست که آمریکا بخواهد به سرمایهگذاری خود در آن ادامه دهد اما بایدن صریحا اعلام کرده که تمایل دارد در اوکراین و همچنین در تایوان در مقابل چین سرمایهگذاری کند.
این مقام آمریکایی درباره ادامه ایفای نقش آمریکا در جهان و مشارکت در مسائل بینالمللی گفت: ما نمیتوانیم در رابطه با چین و روسیه به صورت یکجانبه اقدام کنیم بلکه باید به دنبال ایجاد ائتلافهایی باشیم که با دیپلماسی، طرح اضطراری نظامی و همچنین طرح اضطراری اقتصادی سر و کار داشته باشد. ما همچنین میتوانیم گزینه اعمال تحریم علیه چین را در نظر داشته باشیم، نه آنهایی که تنها تهدیدی برای چین هستند بلکه آنهایی که باعث شود چین متوجه شود که هرگونه استفاده از زور علیه تایوان هزینهای گزاف به همراه خواهد داشت. ما باید با کشورهای همفکر ائتلافهایی تشکیل دهیم تا به طور موثر به مشکلات جهانی رسیدگی کنیم.
این کارشناس سیاست خارجی درخصوص نحوه تعامل با چین و روسیه گفت که در مورد این دو کشور نمیتوان به صورت "یکجانبه" کار کرد و بر لزوم ایجاد یک "ائتلاف" تاکید کرد. او رویکرد اول را بر پایه دیپلماسی خواند و از نگاه او، مورد بعد برنامهریزی نظامی و حتی اقتصادی محتمل است.
ریچارد هاس همچنین از احتمال اعمال تحریمهایی علیه چین سخن گفت و تاکید کرد: میخواهم چین بداند که هرگونه استفاده از قوه قهریه علیه تایوان به صورت فوقالعادهای هزینه خواهد داشت. ما باید با کشورهای همفکر تشکیل ائتلاف دهیم. اگر بخواهیم به شکلی موثر مشکلات جهانی را مدیریت کنیم، نمیتوانیم به همهجانبهگرایی فکر کنیم. مثلا در مجمع عمومی سازمان ملل ۲۷ تلاش ناموفق جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی داشتیم. این وضعیت با جلسه ۲۸ام یا ۲۹ام یا ۳۰ام هم حل نمیشود. کاری که باید انجام دهیم این است که کشورهایی در گروههای کوچکتر با یکدیگر همکاری کنند تا مثلا با چالشهای جهانی مثل تغییرات آب و هوایی مقابله کنیم.
او درباره مشارکت آمریکا در جهان، آن را نه یک بحث "بشردوستانه" بلکه یک شکل از "نفع شخصی" خواند. به اعتقاد او، هدف از سیاست خارجه آمریکا نباید و نمیتواند بر پایه "تبدیل و دگرگون کردن" جهان باشد. ریچارد هاس گفت: از حرف من برداشت اشتباه نکنید. من دلم میخواهد مردم بیشتری در چین یا روسیه، ایران و کرهشمالی در دموکراسی بیشتر زندگی کنند. شاید آنها به این خواسته برسند، اما آنها باید از طریق ابزارهای خودشان و روی پای خودشان به آنجا برسند. نباید اینطور باشد که سیاست خارجه ایالات متحده اقدام به ترویج تبدیلهای دموکراتیک با استفاده از زور و نیرو کند، مثل کاری که در عراق و افغانستان انجام دادیم.
این چهره سرشناس آمریکایی در مورد تحولات داخلی چین و برخی از اعتراضات ضد محدودیتهای کرونایی گفت: این اعتراضات بابت سیاست خارجه آمریکا آغاز نشد، بلکه نتیجه سیاستهای کرونایی ناکام چینیها بود، برای رشد اقتصادی پایین چین که موجی از بیکاری را ایجاد کرد و دیگر مواردی که لیست طولانیای دارد. رهبری در چین، قدرت مستحکمی دارد و نمیتوان فرد دیگری را مقصر دانست. در این موارد خودداری توصیه میشود. خب آمریکا باید از احترام و دفاع از حقوق بشر حرف بزند، اما خود چینیها باید آیندهشان را شکل دهند. ما باید با چین در مورد مساله اوکراین، کرهشمالی و دیگر مسائل کار کنیم.
ریچارد هاس در مورد نشست اخیر بایدن و شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین در حاشیه نشست بالی اندونزی و اینکه آیا این نشست "سازنده" بوده و به کاهش "تنشها" منجر میشود، گفت: به اعتقاد من دو طرف باید به کاهش تنشها کمک کنند. به خصوص چینیها که احساس میکنم از موضع محکم آمریکا و متحدانش در اروپا در قبال اوکراین غافل شده است. آنها همچنین متوجه وضعیت جدیدی در هند-اقیانوسیه شدهاند. من واقعبین هستم و طبق انتظاراتم، تغییراتی هست اما ما از پیشرفت و دوره جدید صحبت نمیکنیم. گاهی در سیاست خارجه، حرف از این نیست که شما میتوانید به چه چیزی دست یابید، بلکه این است که شما میتوانید از چه چیزهایی پرهیز کنید. به نظرم آنچه اینجا باید از آن دوری کرد، کمک مستقیم چینیها به روسیه و همچنین جلوگیری از وقوع جنگ با چین بر سر تایوان است.
او با اشاره به استراتژی امنیت ملی بایدن که اخیرا کاخ سفید منتشر کرد و اینکه آمریکاییها، با توجه به وضعیت اقتصادی و دیگر موارد، گمان کنند که این سیاست خارجی به زندگی آنها بیارتباط است، گفت: متاسفانه سیاست خارجه وقتی برای آمریکاییها اهمیت دارد که شما در جنگ باشید، یا اینکه هزینه انسانی و اقتصادی بابت جنگ بدهید. البته مسائل دیگری هم هست. مثلا آنها از جنگ سرد حمایت کردند، آنها قطعا از مدیریت تروریسم در خارج حمایت کردند. باید بهتر عمل کرد و آنها را در بحثهای مثل تغییرات اقلیمی و توزیع جهانی واکسن کرونا همراه کرد، نه از این جهت که این کار خوبی است، بلکه از این جهت که کار هوشمندانهای برای خود ماست. در حال حاضر بودجه زیادی صرف امور دفاعی میشود. مردم متوجه این ارتباطات میشوند و باید بدانند که آنچه در عرصه جهانی است ممکن است روزی به آنها برسد.
در ادامه مجری برنامه از خاورمیانه سوال کرد و به اقدام "اوپک سعودی" برای کاهش تولید نفت اشاره داشت و اینکه اگر امروز بروند و از مردم آنجا درباره آمریکا و روسیه سوال کنند، مردم جایگاه روسیه را محکمتر میدانند. ریچارد هاس اما معتقد است که روسیه با این جنگی که در اوکراین به راه انداخته، حتی موجب شده تا مردم خودش علیه آن شوند. روسیه از بسیاری جهات خصوصا نفت و موشک، یک کشور شکستخورده است. فکر نمیکنم روسیه در مورد این مسائل یا دیگر امور در خاورمیانه چندان موفق عمل کند. من نمیگویم که ما عالی هستیم، اما به گمان من، ایالات متحده در یک موقعیت استثنایی است که امنیت و توسعه اقتصادی و همچنین فرصت سیاسی بزرگتر به مردم و کشورهای خاورمیانه ارائه دهد. به اعتقاد من، روسیه یک جایگزین جدی نیست. همچنین فکر نمیکنم که چین یک جایگزین جدی باشد چرا که پکن هم با مسائل داخلی خودش مواجه است.
ریچارد هاس همچنین در پاسخ به این پرسش که "بزرگترین اشتباه" آمریکاییها چه بوده و چه کار میتوانستند بکنند - درخصوص ناتو و روسیه یا دیگر موارد - که الان در موقعیت بهتری قرار میگرفتند، گفت: فکر نکنم کسی بتواند با اطمینان به این سوال پاسخ دهد. نمیدانیم چه میزان از این اتفاقات، واکنشی نبود. اینکه آقای پوتین صبح از خواب بیدار شده و به این نتیجه رسیده باشد که این چیزی است که میتوان با حداقل هزینه به آن دست یافت؛ با توجه به نگاهی که او به ایالات متحده، اروپا، اوکراین دارد و با توجه به ارزیابی او از ارتش خودش. برخی به این اشاره میکنند که ما مساله توسعه ناتو را طور دیگری پیش میبردیم. اما در واقع این جنگ انتخابی بود که پوتین بر پایه منطق خودش و ارزیابیهای ناقص به راه انداخت. پس فکر نمیکنم که میشد جلوی این جنگ را گرفت.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: ریچارد هاس پوتین آمریکا آمریکا در جهان ایالات متحده سیاست خارجه آمریکایی ها ریچارد هاس سیاست ها چینی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۲۱۸۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
هر چه زمان میگذرد،ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید آشکارتر میشود و ملتهای جهان متوجه میشوندآنچه در بسته پر زرق و برق دموکراسی و حقوق بشر در بسترنظام لیبرالیستی به آنها عرضه شده،دروغی بیش نبوده است.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان امریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر میشود و تازه مردم امریکا و ملتهای جهان متوجه میشوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آنها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.
این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخشهایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن میدانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه ۲۵۰ ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسانها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.
چند روزی است که دانشگاههای امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینیها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش میکنند با دستگیریهای گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپهای تحصن دانشجویان را در دانشگاههایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از ۲۵ دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.
نباید از این نکته غافل بود که محیطهای علمی در امریکا در چنبره دستگاههای نظامی و امنیتی است و همانگونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاهها گفتهاند نمیتوان این مراکز را صرفاً محیطهای علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت میکند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار میگیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه میدهد به این محیطها وارد شده و آنها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاههای امریکا میافتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاهها به دلیل واکنشهایشان به ناآرامیها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامهای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بیتوجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دستهجمعی بیش از ۱۰۰ دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کمسابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال ۱۹۶۸ (حدود ۵۶ سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمیگردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیمسال تحصیلی کنونی، کلاسهای خود را به صورت نیمهحضوری و نیمهمجازی برگزار میکند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه میگوید شرکتکنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاههای دنیا برند محسوب میشود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست میشکنند.
ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاههای امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاههای امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی دهها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاههای امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال ۷۸ در کوی دانشگاه اتفاق افتاد. اعتراضات دانشگاههای امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بیحد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند.
تجمعات این روزهای دانشگاههای امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاههای پلیس شدهاند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند. تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه میشود و هر رفتار خشنی را انجام میدهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت میگیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار میگیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک میخورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار میگیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط میشوند و اینجا عکس آن عمل میکنند.
آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار میگیرد، کتک میخورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار میگیرد، اینجا ازکسانی که کوچکترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذرهبین قرار میدادند و برای آن توئیت میزدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده میکردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آنها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمیتوان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلمخواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.